کد مطلب:140012 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:192

بند 01




باز این چه شورش است كه در خلق عالم است

باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است



باز این چه رستخیز عظیم است كز زمین

بی نفح صور خاسته تا عرش اعظم است






این صبح تیره باز دمید از كجا كز او

كار جهان و خلق جهان جمله درهمست



گویا طلوع می كند از مغرب آفتاب

كاشوب در تمامی ذرات عالمست






گر خوانمش قیامت دنیا بعید نیست

این رستخیز عام كه نامش محرم است



در بارگاه قدس كه جای ملال نیست

سرهای قدسیان همه بر زانوی غم است






جن و ملك بر آدمیان نوحه می كنند

گویا عزای اشرف اولاد آدم است



خورشید آسمان و زمین نور مشرقین

پرورده ی كنار رسول خدا «ص» حسین